
دور گشتم
دور گشتم از رویای خویش
قایق به گل نشسته را به آب انداختم
خاک غم آلود امیدم،مرگ احساس را تمنا می کرد
دور گشتم از رویای امیدوار خویش
دور گشتم
رویای من گرگ سفید خواب هایت نبود
رویای من اسب سیاه غم هایم نبود
دور گشتم از بیابان گرم تنهایی هایم
دور گشتم
سراب ردپایت را پاک خواهم کرد
دور خواهم گشت از رویای دریاییت
دور خواهم گشت از خواب های سفید شامگاهیت
دور خواهم گشت از خویش...
"سدریک"
|